خود کرده را تدبیر نیست.....
چند صباحی است که دست و دلم به وبلاگ نویسی نمیرود.
با این همه مطلب زیر که برای چاپ در شماره ماه گذشته مجله حیات آماده شده بود، متاسفانه به دلیل انتشار نسخه محرم حیات مغفول ماند، ان شاءالله بهانهای باشد برای شروع دوباره در وبلاگ.
موضوع مطلب هم بررسی ابهامات موجود در زمینه رابطه داعش و آمریکاست.
چگونگی ایجاد سازمان داعش
داعش مخفف «الدولة الاسلامیة فی العراق والشام» با هدف ایجاد بی ثباتی و هرج و مرج، ایجاد و تقویت گروه های تروریستی و تضعیف کشورهای منطقه تشکیل شد تا هدف غایی آمریکا یعنی به یغما بردن ثروت کشورهای مسلمان و همچنین دفاع از آرمان اسرائیل حاصل شود. آمریکا در تلاش بود تا با این طرح جلوی نفوذ استراتژیک و عمق فعالیت ایران در مجاورت رژیم صهیونیستی را بگیرد. البته باید اشاره کرد که این نقش به صورت غیرمستقیم و پس از این که آمریکا از مهار نیروهای داعش و وابستگان آنها عاجز ماند، حاصل شد.
داعش از زیرشاخههای سازمان القاعده ساخته دست آمریکاست که در سال 2011 و در سوریه از این سازمان منشعب شد. اقدامات سختگیرانه دولت عراق و همچنین بمباران مناطق سنینشین عراق توسط ایالات متحده با هدف کشتن الزرقاوی سرکرده القاعده، به تقویت این نیروها منجر شد. البته نباید از نقش غیرمستقیم آمریکا در عدم مبارزه با داعش غافل شد. اوباما با تحقق وعده انتخاباتی خود یعنی پایان دادن به حضور آمریکا در عراق و اتحاد و راندن نیروهای تندرو اولیه القاعده به سوریه باعث شد تا داعش در این کشور رشد و توسعه پیدا کند. نیروهای آمریکایی به شکل غیر مستقیم قبل از فرستادن نیروهای عراق به سوریه و از طریق بازداشت سه ماهه ابراهیم عوض علی البدری(هویت ابوبکر البغدادی) که یک کشاورز 33 ساله عراقی بود در یکی از زندان های خود باعث فراهم شدن زمینه ترقی این فرد در هرم قدرت گروه های سلفی فعال در عراق شدند.
از آنجا که سوریه متحد عربی ایران در منطقه محسوب میشود، مقامات سنی و حامیان متمول در ترکیه و امیرنشینهای خلیج فارس شروع به تزریق سلاح و پول به جبهۀ شورشیان کردند. آنها به این تروریستها به دیدۀ مدافعان قلب دنیای اهل سنت در مقابل دست نشاندگان ایران نگاه میکردند. چیزی نگذشت که شبهنظامیان عراقی هویتی مستقل از القاعده برای خود ایجاد کردند و نام "حکومت اسلامی عراق و شام" را بر خود گذاشتند. آنها خیلی زود رو به استفاده از عوارضیهای مرزی، باجگیری و اشغال میدانهای نفتی برای تامین مالی فعالیتهای خود آوردند.
لازم به ذکر است که یکی دیگر از سیاستهای غلط آمریکا حمایت از این نیروهای افراطی به جای حمایت از نیروهای متعدل داخلی مخالف با حکومت بشار اسد است، که به تضعیف دولت سوریه و افزایش قدرت نیروهای تروریستهای تازه منشعب شده داعش شد.
آزادی اطلاعات در آمریکا از نقش آمریکا میگوید
گزارش مرکز مطالعاتی گلوبال ریسرچ به نقل از پنتاگون نقش آمریکا را در رابطه با ایجاد داعش برملا میکند. در این گزارش آمده: آمریکا برای مقابله با سوریه و نفوذ ایران به ظهور داعش کمک کرده و دستکم از سال 2012 از شکلگیری داعش به طور کامل اطلاع داشته است. گزارش اوت 2012 به طور خاص شروع شورش بر علیه حکومت سوریه را به شورشیان القاعده راندهشده از عراق توسط آمریکا، اخوان المسلمین و سلفیان نسبت داده است. با وجود این حقایق، این غرب و کشورهای خلیج فارس و ترکیه بودند که از مخالفان سوری حمایت کردند درحالی که کشورهای روسیه ، چین و ایران از رژیم بشار اسد حمایت کردند.
آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا پیش بینی کرد که داعش همچنین می تواند یک دولت اسلامی را از طریق اتحاد با دیگر سازمان های تروریستی در عراق و سوریه اعلام کند. آژانس همچنین پیش بینی کرده بود که این احتمال وجود دارد که یک حکومت سلفی در شرق سوریه تشکیل شود. این واقعه بر اساس همین پیشبینی در سالهای بعد از سال 2012، با اعلام داعش رخ داد.
پروژه لانه زنبور
پایگاه اینترنتی "اینترسپیت" نیز به نقل ادوارد اسنودن کارمند سابق سازمان اطلاعات آمریکا تاکید کرد: آژانس امنیت ملی آمریکا به همراه سازمان اطلاعات خارجی انگلیس (ام آی 6) و موسسه اطلاعات و عملیات ویژه خارجی اسرائیل (موساد) زمینه شکل گیری داعش را فراهم کردند. فعالیت این سه سازمان در این رابطه به معنای حضور بالفعل ایالات متحده، انگلیس و رژیم صهیونیستی در فرایند خلق این سازمان تروریستی و جذب فعالان افراطی از اقصی نقاط جهان به سوی آن است. بر اساس افشاگریهای اسنودن پروژه عملیات شکل گیری داعش که با نام رمز "لانه زنبور"بین این سه طرف کلید خورد با هدف حمایت از رژیم صهیونیستی انجام گرفت ومقرر شد ساختاری با شعارهای دینی بسیار افراطی در منطقه شکل گرفته وگسترش یابد. این اسناد به خوبی نشان میدهد کارشناسان این سه سازمان اطلاعاتی به این نتیجه رسیدند بهترین راهکار برای حمایت از اسرائیل، خلق دشمنی پشت مرزهای آن است که سلاح خود را برخلاف جهت و به سوی کشورهای مخالف بقای این رژیم نشانه بگیرد.
تفاوتهایی از جنس داعش و القاعده
اگر به سابقه سازمانهای قبل از داعش نگاهی بیاندازیم، درمیابیم که اگر اسامه بن لادن و حتی ایمن الظواهری و اسلافشان در دوره های متفاوت به عنوان معروف ترین سرکردگان گروه تکفیری القاعده ، گهگاه اشارهای به صهیونیستها و ادعای تلاش برای مبارزه با آنها را مطرح میکردند. (اگر چه بر اساس اسناد موثق این گروه ها حتی یک گلوله هم به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکرده اند.)، اما گروه داعش رسما اعلام کرده است که مشکلی با رژیم صهیونیستی ندارد و وظیفه اصلی خود را پاکسازی سرزمین اسلامی از مسلمانانی اعلام کرده که با این گروه از لحاظ فکری اختلاف نظر دارند.
داعش مرغ تخم طلای آمریکاست
مایکل چاسودوفسکی استاد دانشگاه اتاوای کانادا که به عنوان کارشناس مسائل سیاسی با موسسه پژوهش های گلوبال ریسرچ همکاری میکند تاکید دارد آنچه که به عنوان فعالیت گروه های سلفی تکفیری از سوریه و عراق تا افغانستان و بقیه کشورهای خاورمیانه شاهد آن هستیم، در واقع خدمات استراتژیکی است که گروه های زیر مجموعه القاعده به دولت آمریکا تقدیم می کنند .
این کارشناس غربی در پژوهش خود در این زمینه با ارائه دلایل و مدارک بسیاری تاکید می کند: گروه های سلفی و به ویژه داعش در واقع بازو و مشت آهنین کاخ سفید برای تحقق اهداف سیاسی خود در منطقه است و به تعبیری واضحتر امروز داعش مرغ تخمطلای آمریکا در منطقه خاور میانه محسوب میشود.
آیا آمریکا به دنبال مبارزه با داعش است؟
در سال 2014 میلادی با برکناری المالکی از نخستوزیری عراق سیاست آمریکا در قبال داعش تغییر کرد. به گفته مسئولان آمریکایی مثل اوباما و کری آمریکا به دنبال مبارزه و از بین بردن داعش و نه محدود کردن آن است. با توجه به این که سیاستهای اعلامی و اعمالی واشنگتن در طول تاریخ تفاوت داشته است، نباید به این اظهارات اعتنایی کرد. علاوه بر این تضعیف سوریه که خط مقدم جبهه مقاومت اسلامی و سرنگونی بشار در دستور کار کاخ سفید قرار داد. به عبارتی دیگر میتوان گفت که آمریکا میان دوگانه اقناع افکار عمومی خود در مبارزه با تروریسم و تضعیف جبهه مقاومت مانده است.
جمعبندی
مطالب فوق به خوبی بیانگر این است که سیاستهای آمریکا در قبال داعش در راستای از بین بردن آن نیست؛ به عبارت دیگر آمریکا از بهانه داعش برای پیادهسازی اهداف شوم و استکباری دیرینه خود در منطقه استفاده میکند. هدف اصلی آمریکا چرخاندن دوقطبی داعش-شیعه به سنی-شیعه و اجرای طرح خاورمیانه جدید است. آمریکا از این طرح برای منزوی کردن ایران در منطقه نیز استفاده خواهد کرد. اگر آمریکا به دنبال مبارزه با ترورسیم در منطقه و به خصوص در سوریه بود به جای همکاری با دولت علوی سوریه در زمینه از بین بردن سلاحهای شیمیایی به همکاری در زمینه از بین بردن گروههای تکفیری میپرداخت.
به طور کلی آمریکا خود ایجادکننده داعش بوده و همپیمانان منطقهای وی به تقویت این سازمان پرداختهاند. اعلام مبارزه با داعش و سعی در متحدساختن کشورهای تأثیرگذار منطقهای و غربی هم در حالت خوشبینانه یک اقدام نمادین و در حالت بدبینانه استفاده از ظرفیتهای این سیاست برای جلوگیری از نفوذ روزافزون ایران در کشورهای مجاور رژیم صهیونیستی از طریق بازی با مهره اصلی یعنی داعش خواهد بود.
حال
این سئوال مطرح است که آیا آمریکا حاضر خواهد شد تا مرغ تخم طلای خود را به این
آسانی از دست بدهد؟
یا آنکه
بازیگران دیگری همچون رژیم صهیونیستی به عنوان پدرخواندههای کوچکتر و فرعی در
ادامه بقا وحیات این بازوی توحش نقش آفرینی خواهند کرد؟
باید در نظر داشت که دولتهای اسلامی و عربی باید جای اتکا و اعتماد خود به دول غربی و دل بستن به برنامههای ناخیرخواهانه را بر حسب تجربه تاریخی به ملت مسلمان خود و استفاده از ظرفیتهای جهان اسلام یعنی مرجعیت بدهند.
منابع: